به درختان جنگل گفتم شما با این عظمت چرا از تکه آهنی بنام تبر میرنجید؟ گفتند :رنج ما از تبر نیست بلکه از دسته ی آن است که جنسش از خود ماست.
چقدر سخته که زن باشی و بخوای به یه مِرد "مردونگی" یاد بدی!
یه ندایی درون شکمم میگه خیلی مونده تا اذان اذان اذان اذان اذان
اون اکو هم بخاطر خالی بودن شکمه.
زنگ زدم به پسر عموم دیدم
مداحی گذاشته اهنگ پیشوازش
بعد که جواب داده بهش گفتم این چه اهنگ پیشوازییه؟
میگه از قرض الحسنه مسجد محله درخواست وام کردم.
قرار شده جوابشو تلفنی بدن.
میخوام اگه جوابشون منفی بود آخرین تیرمم زده باشم.
بچه ۲ مگس روهم دید. از مامانش پرسید :مگسا نر و ماده دارن؟
مامانه از سوال بعدی ترسید گفت نه.
یهو بچه با مگس کش زد روشون گفت :بی ادبا همجنس بازن.
اگر در صحرا هفتاد سال گم شوی
بهتر است از روزی که محتاج نامردان شوی
امروز با خواهرم رفته بودیم بیرون من مانتوی قرمز پوشیده بودم و خواهرم مانتوی سبز! یه دفه یه پسره جغله از کنارمون رد شد و گفت از کی تا حالا شمر و حضرت ابوالفضل با هم میگردن!
پسرا این تیکه هارو از کجا میارن؟!
استعداداتونو جای دیگه خرج کنین حتما موفق میشین.
ﻣﺎ ﺩﻣﺎﻍ ﻓﺎﺑﺮﯾﮑﯿﺎ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ ﺍزﺩﻣﺎﻏﻤﻮﻥ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﻣﺎﻍ ﻋﻤﻠﯽﻫﺎ ﺑﺎ ﮔﻮﺵ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﻫﻢ ﺩﺳﺘﺮﺳﯽﻧﺪﺍﺭﯾﺪ.
من انقدر دوس دارم تو ماه رمضون حواسم نباشه, برم یه چیزی بخورم, ولی همیشه چون دوس دارم اینکارو بکنم, هیچ وقت اتفاق نمی افته.
در روز معمولی:
اولی :به اذان چه قدر مونده؟
دومی :من چه بدونم!
در ماه رمضان:
اولی :به اذان چی قدر مونده؟
دومی :۳ ساعت و ۱۶ دقیقه و ۱۹ ثانیه و ۳۵ صدم ثانیه!!
ﺍﻗﺎ ﺩﯾﺮﻭﺯﺩﺍﺷﺘﺪﯾﻢ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﻧﺎﻣﺮﺩﺍ ﻭﺳﻄﺶ ﻓﯿﻠﻤﻢ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻥ!